کد مطلب:211223 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

امام صادق و غلام
نقل كرده اند كه امام صادق علیه السلام غلامی داشت كه در موقع سواری مهار مركب را می گرفت و تا امام در مسجد بود او مركب را نگاه می داشت - كه به وقت مراجعت سوار شود - گویا سابقه خدمت او از سی سال می گذشت و همه او را به خدمتگزاری و خادم امام علیه السلام می شناختند - در یكی از روزها كه غلام درب مسجد نشسته بود و لگام استر امام را در دست داشت جمعی از مردم خراسان به مدینه آمدند یكی از آنها كه توانگر و با ارادت بود گفت ای غلام حاضری با تو یك معامله ای بكنم؟

غلام گفت آن معامله چیست؟

بازرگان گفت من در خراسان املاك و ضیاع و عقار فراوان دارم تو حاضر نیستی كه از آقای خود خواهشی كنی من به جای تو باشم منصب لگام داری را به عهده بگیرم و به خدمت آن حضرت مفتخر شوم و تو تمام دارائی و هستی مرا تصاحب كنی و تملك نمائی؟!

غلام كه سابقه خدمتش زیاد و به این وعده خرسند شد كه مالی فراوان به دست خواهد آورد حضور امام صادق عرض كرد یابن رسول الله جریان این است كه مردی خراسانی می خواهد چنین معامله ای با من بنماید - و من خدمت زیاد به شما كردم اكنون خدای تعالی برای من خیری رسانده البته شما مانع آن خیر نمی شوید اگر اجازه فرمائید من پست و محل خدمت خود را به او محول و در خراسان اموال او را تملك نمایم.

امام جعفر صادق (ع) فرمود ای غلام اگر تو بی میل شده ای از خدمت ما قبول می كنیم و او را به جای تو می پذیریم غلام كه آماده رفتن شد حضرت امام ششم علیه السلام فرمود به پاس



[ صفحه 478]



خدماتی كه به ما كردی یك نصیحتی به تو می كنم كه جزای اعمال خیر تو باشد آن را بشنو و بعد مختاری كه بروی یا بمانی.

امام ششم فرمود غلام روز قیامت كه می شود یك پرچمی از نور نصب می كنند كه جدم رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) در زیر آن قرار دارند آنگاه شیعیان و دوستان و بستگان و پیوستگان و وابستگان این خاندان همه به آنها ملحق می گردند و هر كجا ما باشیم آنها هم خواهند بود.

غلام تا این سخن را شنید عرض كرد یابن رسول الله من از خدمت شما جائی نخواهم رفت و محضر تو را به تمام دنیا نخواهم فروخت.

چون غلام برگشت آن مرد خراسانی كه منتظر به این خدمت بود قیافه اش با قیافه سابق فرق كرد گفت با حال دگرگونی برگشتی - پاسخ داد من محضر سید و مولای خود را به تمام مقامات و مال دنیا نمی فروشم ولی امام علیه السلام تو را هم به خدمت خود پذیرفتند او را به خدمت امام علیه السلام برد و حضرت هزار اشرفی به غلام عنایت فرمود و آن مرد خراسانی را هم به خدمت پذیرفت.